مجسم کردن(شِ دَ) جسمیت دادن. به صورت جسم درآوردن، مصور کردن. صورت دادن در ذهن به امری خیالی یا غایب و دور ادامه... جسمیت دادن. به صورت جسم درآوردن، مصور کردن. صورت دادن در ذهن به امری خیالی یا غایب و دور لغت نامه دهخدا
مجسم کردن درنظر آوردن، تجسم بخشیدن، درذهن مصور کردن ادامه... درنظر آوردن، تجسم بخشیدن، درذهن مصور کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد